ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
نمی دونم کسی دیگ به این وبلاگ سر بزنه یا نه
اما هفتم دو همیشه ی حس خوبی بهم می داد اسم نمیارم اما با خیلی هاتون خاطرات خوبی داشتم و هنوز با بعضی ها کم وزیاد در ارتباط هستم
بهش که فکر می کنم می بینم خیلی زود گذشت با این که بیش از یک ساله باشما در ارتباط نیستم و به احتمال زیاد دیگه نمی بینمتون هنوزم به خاطرات خوب گذشته
فکر می کنم یک جور خاطره بازی
امیدوارم سال های بسیار خوبی را پیش رو داشته باشید
شمس کیا
هشتم 2 | ||
محمد باقر | ابراهیمی | درس4 |
محمد | امینی | درس4 |
سهیل | حاج هاشمی | درس5 |
امیر حسین | حیدری | درس5 |
علی | خلیلی | درس6 |
محمد جواد | رجبی | درس6 |
سینا | رحمتی | درس7 |
مهدی | رضایی | درس7 |
امیر حسین | روح الهی | درس8 |
رضا | صالحی | درس8 |
امیر حسین | صرامی | درس9 |
سجاد | صرامی | درس9 |
آرمان | صفری | درس10 |
آرمان | عابدینی | درس11 |
محمد مهدی | عالی پور | درس11 |
سجاد | عمادی | درس12 |
حافظ | فرهمندیان | درس12 |
علی | قاسمی | دوران بلوع |
امیر رضا | کاظمی | اعتیاد |
حسن | کبیریان | اسیب های اجتماعی |
امیر حسین | محمدی فرد | انواع ایمیل ونحوه ثبت نام(تصویری) |
محمد متین | مرادی | تاریخچه پست |
سید علی | مصطفوی | عصبانیت وراههای کنترل ان
|
طاها | میرزا ارضی | زندگی اعراب در عصر جاهلیت |
ایمان | نصیری | جنگ های اسلام در دوران پیامبر (غزوه} |
محسن | نعلبندیان | امام علی از امامت تا خلافت |
علی | نوروزی | چنگ صفین |
یاقوت | مهدی | جنگ نهروان |
هشتم 1 |
نزدیک به ۷ سال است که هر شب گورستان درهایش را تا سر ساعت ۶ عصر که او وارد میشود باز نگه میدارد.او تا صبح که درهای گورستان باز میشود در روی قبر صاحبش میخوابدتا از آن محافظت کند.
صاحب وی ” میگیوئل ” در سال ۲۰۰۶ درگذشته و سگش مدت کوتاهی پس از مراسم تشییع جنازه ناپدید شد خانواده همه جا را برای یافتن او جستجو کردند و حتی اعلامیه نیز گذاشتند ولی هیچکس او را ندیده بود
یک هفته بعد، اواخر شب افرادی که در گورستان بودند سگی را دیدند که روی قبر ی خوابیده آنها با مسول گورستان تماس این گرفتند . گورستان خانواده را مطلع کرد که بلافاصله مراجعه و وی را به منزل بردند. ولی هر شب او دیوانه وار پشت درب خانه ناله کرده و به در چنگ میزد تا بیرون برود تا صبح که به خانه برگردد. بعدها معلوم شد که کاپیتان هر شب به گورستان در فاصله ۳ مایلی میرفت تا از قبر صاحبش محافظت کند.